برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 51
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 87
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 111
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 139
قلبت را پسرم شکست.
شاید نه چند روز پیش با بر زمین انداختنش؛
بلکه زمانی که اولین سلولهایش در بطن من قرار گرفتند.
قلبت به گمانم آن زمان دوباره شکست، بی آنکه خودت بدانی...
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 144
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 144
علی جان دلم گرفته...خیلی گرفته. بدجوری گریه دارم...
باید بنویسم تا منفجر نشده ام.
کاش لااقل میدانستم حالت خوب است...
کاش لااقل میدانستم خودم مسبب حال بدت نیستم.
کاش روزنه ی مفرّی بود از این حال خرابم به سمت بیخیالی...
کاش آن روزنه، دانستنِ روبه راه بودن تو بود...
ولی نیست. نمیشود هم که آدم خودش را گول بزند... که حالا چیزی نشده که... یا که اونقدرها هم مقصر نبودم، یا نبودیم... نمیشود لامصب...
حالم گرفته ست، و گریزگاهی ندارم...
همش پرید!...برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 142
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 134
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 150
هر صبح، هر شب،
در خواب و بیداری های شبانه،
در رویاهای وقت و بی وقت،
تنهایم نمیگذارد.
رویاهایت میترسند؛
یک لحظه تنهایم بگذارند؛
مبادا که فراموششان کنم!!
مهتاب-نوشت
برچسب : نویسنده : mellateshgh بازدید : 197